او سالهاست و قرنهاست که منتظر رسیدن ماست
جایی نرفته که بیاید ...
همین جاست ...
همین نزدیکی ...
این مائیم که باید برویم ... تا به نقطه ظهور برسیم ... تا به او برسیم ...
او مدت هاست که در میعادگاه عشق انتظار رسیدن ما را می کشد.
این جا صدای آهنگ های پاپ لس آنجلسی و غرب زده آنقدر بلند است که فریادهای "حاج مهدی باکری"دیگر به گوش نمی رسند.
این جا همه!!! " حاج محمد ابراهیم همت " را با نام اتوبان همت
می شناسند.
این جا ستارگان درخشان هالیوود آنقدر زیاد شده اند که دیگر کسی ستارگان پرفروغ کربلای ایران را نمیبیند!!!
اینجا بر دیوار های شهر روی عکس شهدا پوستر تبلیغاتی
می چسبانند!!!
اینجا نام شهید را برای آنکه بچه ها خشونت طلب و جنگ طلب بار نیایند از کوچه ها برداشته و نام نگین و جاوید میگذارند!!!
اینجا کسی نمیداند که شهید مهدی باکری در وصیت نامه خود از خدا خواسته بود جسدش برنگردد و تکه ای از زمین را اشغال نکند!!!
اینجا کسی نمیداند شهید مهدی زین الدین رتبه چهار کنکور سراسری را داشت!!!
این جا کسی نمیداند شهید مصطفی چمران دکترای فیزیک هسته ای داشت و یکی از نخبگان ایران بود!!!
این جا کسی نمیداند تکه های پیکر شهید محمد نوبخت را درون گونی
برای خانواده اش فرستاده بودند!!!
اینجا کسی نمیداند در عملیات خیبر شهید مهدی باکری برادرش حمید باکری را جا گذاشت و رفت!!!
اینجا دیگر شهدا زنده نیستند و در پیچ و خم ارتباطات به خاک سپرده شده اند!!!
اینجا دیگر کسی نمی خواهد گمنام بماند و همه به دنبال کسب نام هستند!!!
اینجا جانبازان موجی را از اجتماع دور نگه می دارند تا آسیبی به افکار عمومی نرسانند!!!
اینجا جانباز شیمیایی به خاطر نداشتن پول در بیمارستان پذیرش نمیشودو شهد شهادت می نوشد!!!
اینجا دشمن در خانه ی ماست و دیگر کسی حاضر نیست به نبرد با دشمن برود!!!
اینجا کسی نمی خواهد با صدای الله اکبر لرزه بر تن دشمن بیاندازند!!!
اینجا در پناه میز هستیم دیگر کسی پشت خاکریز پناه نمی گیرد!!!
اینجا روسری ها هر روز کوچکتر و مانتو ها هر روز کوتاه تر و تنگ تر می شود!!!
اینجا دخترها پسر شده اند، پسرها دختر شده اند،
مردان بی غیرت شده اند، زنان بی حجاب شده اند!!!
اینجا دیگر کسی احترامی به چفیه ی شهدا قائل نیست!!!
اینجا دعای عهد را فراموش کرده ایم زمان دعای ندبه و سمات را گم کرده ایم!!!
اینجا برای زیباسازی شهرها میلیون ها هزینه می شود
اما برای تعویض سنگ قبر فرسوده ی شهدای گمنام بودجه نداریم!!!
اینجا اعتراض می کنیم که چرا شهدای گمنام را در محیط دانشگاه به خاک سپرده اند!!!
آی مردم! چه چیزی گم کرده اید که این گونه تند و تیز به جلو میروید، نگاهی به پشت سرتان بیندازید، ببینید چه کاری با نام مسلمان و شیعه کرده اید، دست نگه دارید!
آیا نمی دانید که این دنیا زود گذر است و به زودی برای پاسخ در پشت میز محاکمه الهی حاضر می شویم؟ و آن زمانی که صفحات زندگی همچون پرده ای در مقابل چشمانتان نمایش داده خواهد شد (بی عفتی/ غیبت/ دروغ/ تهمت و افتراء/ ریا/ حرام خواری/ رشوه و ... )
آیا پاسخی در برابر مواخذه اعمالتان در پیشگاه حق تعالی خواهید داشت؟ با وجود آگاهی و علمی که به نتیجه اعمالتان داشتید؟ با وجود 124000 بشیر و نذیر و آیات وحی و خاندان رسالت؟؟؟
آیا زمان آن نرسیده است که به فطرت پاک خویش بازگردیم؟
پیـامبر اکـرم صـلی الله عـلـیه و آله درباره ظهور حضـرت مـهـدی عج الله می فـرمایـنـد:
" شمـا را مـژده به ظـهـور مـهـدی می دهـم که به هنگام دگـرگـون شـدن احـوال مـردم و اوضـاع نامسـاعـد قیـام کنـد و زمـیـن را پر از عـدل و داد نـماید چنانکه از ظـلـم و سـتم پـر شـده باشـد. ساکنان آسمـان و زمـین از حکومـت او راضـی خواهـنـد بـود "
مبعث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را محضر مقدس آقا صاحب الزمان روحی فداه و تمامی مسلمانان تبریک عرض می نمایم.
هدیه ی نور برای نور ...
من آن روز یک عشق داشتم؛ پیروزی یا شهادت، بعضی ها امروز هر ساعت عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند. من آن روز از گل و لای و خاک سنگرها بر لباس های ساده ام لذت می بردم و بعضی ها امروز از شلوارهای لی خاک نما و پاره پوره خارجی! من آن روز در جبهه زیر آفتاب داغ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم, بعضی ها امروز روسری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده و بسوزند و دیگران را هم بسوزانند.
من در شب قبل از عملیات بر دستانم حنا می زدم تا در جشن پیروزی یا شهادت شرکت کنم، بعضی ها امروز بر چهره شان هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند تا به نامحرم بگویند من "های" کلاسم، نگاهم کنید! من آن روز در وصیت نامه ام می نوشتم: خواهرم حجاب تو بر علیه دشمن از خون من موثرتر است. بعضی ها امروز حتی در پروفایلشان مینویسند همیشه به روز هستم! دوره و زمانه عوض شده و عشق من مدگرایی و تقلید از غربی هاست. چادر را تجربه نکرده ام، قدیمی است. من آن روز در بیسیم از بچه های پشتیبان می خواستم از طرفم برای دشمن نخود و آجر و سنگ (آتش) بفرستند. بعضی ها امروز به هر ناشناسی می گویند: برایم شارژ بفرست
من آن روز مشامم از بوی دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدفم از آن لذت می بردم, بعضی ها امروز از بوی الکل در انواع ادکلن های خارجی. من آن روز خشاب و اسلحه ام را برای نابودی دشمن در بغل گرفته بودم و بعضی ها امروز سگ های نجس تزیینی گران قیمت را. من آن روز در جبهه، اوقات فراغتم را در چاله هایی، قرآن و دعا می خواندم، اسغفار می کردم و لذت می بردم بعضی ها امروز در چت رو م ها به دنبال عشق ناشناس و گمشده ساعتها به بطالت، پرسه می زنند و روم عوض می کنند!